تحقیق توحيد 49 ص ( ورد)

دسته بندي : دانش آموزی و دانشجویی » دانلود تحقیق
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 53 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏41
‏فهرست مطالب:
‏مقدمه معارف
‏2
‏تقسيم بندى معارف قرآن
‏4
‏خداشناسى
‏11
‏خداشناسى استدلالى
‏14
‏خداشناسى فطرى
‏15
‏آيه فطرت
‏16
‏آيه ميثاق
‏17
‏خداشناسى فطرى است
‏20
‏توحيد فطرى
‏27
‏نصاب توحيد
‏33
‏توحيد ذاتى، صفاتى، افعالى
‏43
‏منابع
‏49
‏مقدمه معارف
‏همان طورى كه اميرالمؤمنين (صلوات الله عليه) فرموده اند، قرآن كريم اقيانوسى ‏است بى كران كه رسيدن به اعماقش جز براى حضرات معصومين (صلوات الله عليهم اجمعين‏) ‏امكان پذير نيست، ولى در عين حال، هم خود قرآن و هم معصومين (عليهم السلام) به مردم ‏توصيه مى فرمايند كه در آيات قرآن تدبّر كنند.
‏قرآن كريم مى فرمايد: «كِتابٌ اَنْزَلْناهُ اِلَيْكَ مُبارَك لِيُدبّروا ‏آياتَه[1]; ‏كتاب پربركتى ‏را بر تو نازل كرديم تا در آياتش تدبّر كنند. بلكه به اين اندازه هم اكتفا ننموده و ‏كسانى كه تدبر در قرآن نمى كنند را مورد مؤاخذه قرار داده، مى فرمايد: اَفَلا ‏يَتَدَبَّرُونَ القُرآنَ اَمْ عَلى قلوب اقفالها[2] )‏مگر در قرآن تدبر نمى كنند يا اين كه بر دلهاشان قفل ‏زده شده؟‏).
‏همين طور پيغمبر اكرم(صلوات الله و سلامه عليه) و ائمه اطهار(عليهم السلام( ‏سفارشات زيادى درباره رجوع به قرآن و تدبّر در آياتش فرموده اند به خصوص هنگامى كه ‏جوّ فكرى جامعه دچار آشگفتى و تيرگى شده و شبهاتى در ميان مسلمانان پيدا شود كه ‏موجب انحراف فكرى و عقيدتى گردد، در چنين شرايطى تأكيد شده كه حتماً به قرآن مراجعه
‏2
‏كنيد: اِذْا اِلْتَبَسَتْ عَلَيْكُمْ الفِتَن كَقِطَع اللَّيْلِ المُظْلِمِ ‏فَعَلَيْكُمْ بِالقرآن[3]; ‏هنگامى كه فتنه ها همانند پاره هاى شب تيره شما را فرا گرفتند بر شما باد به ‏قرآن.
‏با اين كه در بسيارى از روايات داريم كه علم كامل قرآن نزد پيغمبر اكرم(صلوات ‏الله و سلامه عليه) و ائمه اطهار(عليهم السلام) است و ايشان معلّم و مفسّر حقيقى ‏قرآن هستند و خود قرآن هم به آن تصريح كرده است[4]; ‏در عين حال مى بينيم كه هم خود پيامبر و هم ائمه (عليهم ‏السلام) تأكيد مى كنند كه به قرآن مراجعه كنند، و حتى اگر در صحت رواياتى كه از ما ‏نقل مىوشد شك كرديد آنها را با قرآن بسنجيد.
‏بابى در روايات است به نام «عرض على الكتاب» و در كتابهاى اصولى ـ در باب تعادل ‏و ترجيح ـ يكى از مرجّحات و يا شرايط اعتبار روايت، موافقت آن با قرآن ذكر شده ‏است.
‏پس، وقتى ما بخواهيم براى به دست آوردن اعتبار روايتى و يا دست كم ترجيحش بر ‏روايت ديگرى آن را بر قرآن عرضه كنيم، بايد مفهوم آيه بطور روشن بدانيم تا بتوانيم ‏روايت را بر آن تطبيق كنيم و اگر طورى بود كه مفهوم آيه هم مى بايست با روايت ‏شناخته شود، دور لازم مى آمد و لذا، اين شبهه كه هيچ كس حق ندارد بدون مراجعه به ‏روايات درباره قرآن تدبّر كند و از مفاهيم قرآن استفاده نمايد، شبهه اى واهى است، و ‏ما هم از طرف خود خداى متعال، و هم با تأكيدات پيغمبر اكرم(صلوات الله عليه) و ‏سفارش ائمه اطهار مأموريم كه در آيات قرآن تدبر كنيم. متأسفانه در اين مورد كوتاهى ‏هايى شده، تا آنجايى كه حتى درس قرآن و تفسير قرآن در حوزه هاى علميه هم بسيار ضعيف ‏و رو به نابودى مى رفت، تا اين كه در حوزه علميه قم مرحوم استاد علاّمه طباطبايى ‏رضوان الله عليه كه اين روزها در سوگ ايشان نشسته ايم، اين توفيق را يافتند كه ‏تفسير قرآن را در حوزه علميه قم زنده كنند و اين يكى از بزرگ ترين افتخاراتى بود كه ‏نصيب ايشان شد و همه ما به ايشان وامداريم و امروز يكى از بزرگ ترين مآخذ و برترين ‏مدارك اسلامى براى شناختن معارف اسلام همين تفسير شريفى است كه ايشان تأليف فرمودند )‏تفسير الميزان). خداى متعال ايشان را با اجداد طاهرينشان محشور فرمايد و به ما ‏توفيق دنبال كردن راه ايشان و قدردانى از زحمات ايشان و امثالشان را عطا ‏فرمايد.
‏بهر حال ما به عنوان وظيفه اى كه از طرف خدا و پيغمبر برايمان تعيين شده، بايد ‏در اطراف قرآن بينديشيم; تدبّر كنيم و از گوهرهاى ارزشمندى كه خداوند در اين كتاب ‏براى ما ذخيره فرموده، استفاده نماييم.
‏امروزه بحمدلله اهميت تعليم و تفسير قرآن تا حدود زيادى براى مردم روشن شده و ‏گرايش بى سابقه اى نسبت به تفسير قرآن پيدا كرده اند، ولى در عين حالى كه از اين ‏استقبال دلشاديم، بايد نگران اين باشيم كه مبادا كجروى هايى در تفسير قرآن پيدا ‏شود، چون در اين صورت نه تنها جامعه را به حقايق اسلام نزديك نمى كند، بلكه راههاى ‏انحرافى را به سوى مقاصد شيطان باز خواهد كرد; و مى دانيم كه متأسفانه چنين چيزهايى ‏هم واقع شده است، و امروز گروههايى با نام هاى مختلف هستند كه به گمان خودشان از ‏قرآن استفاده مى كنند و افكار خودشان را با آيات قرآن اثبات مى نمايند، كه بعضى از ‏اينها كاملاً شناخته شده اند، و بعضى هم آنچنان كه بايد هنوز شناخته شده نيستند ولى ‏فعاليتشان در اين زمينه بسيار قوى است و ما بايد هوشيار باشيم و در عين حالى كه از ‏گرايش مردم، بخصوص جوانان، به فهميدن قرآن خرسنديم، بايد ازاين كه مبادا روشهايى ‏انحرافى در تفسير قرآن پيدا شود و خداى نخواسته مسير جامعه را تغيير دهد بيمناك ‏باشيم.
‏البته در اين مورد، سنگينى بار باز هم بر دوش روحانيان است كه مى بايست اين ‏خلارا پر كند و به آنهايى كه مى خواهند قرآن بياموزند راه صحيح را ارائه دهند، چرا ‏كه همه منحرفين از روى عمد و غرض ورزى، دشمن اسلام و دولت اسلامى نشده اند، بلكه ‏بسيارى از اينها كه شايد اكثريتشان را تشكيل مى دهند، در اثر تعليمات اشتباه و ‏برداشت هاى غلط به اين راه كشانده شده اند و متأسفانه ـ و با هزار تأسف ـ گاهى بعضى ‏از اينها در گذشته مورد تأييد بعضى از روحانيان هم واقع شده بودند.
‏3
‏بهر حال ما بايد هوشيارانه با اين مسائل برخورد كنيم و مواظب باشيم كه راه صحيح ‏قرآن را آن طور كه خود قرآن و پيغمبر اكرم(صلى الله عليه و آله) و ائمه اطهار(عليهم ‏السلام) نشان داده اند، دنبال كنيم و با بى غرضى تمام و بدون اين كه بخواهيم قرآن ‏را بر مقاصد و افكار خود تطبيق كنيم، بكوشيم كه افكار خود را بر قرآن منطبق نماييم، ‏چرا كه آن بلايى است كه در زمان اميرالمؤمنين(ع) هم بوده و در نهج البلاغه يكى از ‏دردهايى كه حضرت على از آن مى نالد همين است كه كسانى مى كوشند تا قرآن را بر افكار ‏خودشان منطبق نمايند، نه اين كه افكار خودشان را بر قرآن عرضه كنند.
‏وقتى در آن زمان، با اين كه از عهد رسول الله (صلى الله عليه و آله) هنوزت چيزى ‏نگذشته بود كسانى همچون حضرت اميرالمؤمنين(عليه السلام) وجود داشتند چنين انحرافاتى ‏پيدا مى شده هيچ بعيد نيست كه در اين زمان و با ضعف علمى ما، در سطح بسيار وسيع ترى ‏پيدا شود.
‏پس بدون شك، يكى از واجب ترين وظايف روحانيان اين است كه تلاش كنند تا تمام ‏مفاهيم قرآن را هر چه صحيح تر و محكم تر در سطح هاى مختلف (عالى، متوسط، و ساده( ‏تبيين كنند و در دسترس جامعه قرار دهد و اين كار حتماً بايد صورت پذيرد وگرنه باز ‏هم بايد منتظر انحرافات ديگرى بود كه الان هم جريان دارد.
‏امروز بيشتر جوانان مسلمان به طور جدى و بى تابانه مى خواهند تا مفاهيم قرآن را ‏ياد بگيرند و حتى به خيال خودشان مثلاً با رجوع به معجم و... تحقيق هم بكنند و خيال ‏مى كنند اين، كار ساده اى است. شايد آنها در اين گمان خودشان معذور باشند; ولى اگر ‏كسانى كه سالها در حوزه هاى علميه بوده اند و دقت در آيات و روايات را از بزرگان ‏ديده اند، آنها هم چنين بينديشند، به حق آنها معذور نخواهند بود.
‏وظيفه ماست كه از موازينى كه از علما و مفسيرين (رحمهم الله) به دست ما رسيده ‏بهره گيرى كنيم و با تدبرات بيشتر سعى كنيم كه مفاهيم روشنى از قرآن به دست آوريم و ‏به جامعه عرضه كنيم تا دَيْن خود را به اسلام و قرآن ادا كرده باشيم.
‏آرى، اگر چه فهميدن معانى و تفسير قرآن به اين سادگى امكان پذير نيست، اما اگر ‏به كسى كه مى خواهد قرآن را بفهمد، بگوييم كه بايد 30 سال كار كند و درس بخواند تا ‏قرآن را بفهمد، معنايش مأيوس كردن او از فراگيرى معناى صحيح قرآن، و يا انداختن او ‏در دامن منحرفين است. درست است كه فهميدن قرآن، احتياج به زحمتهاى طاقت فرسا و ‏تخصصهايى دارد، ولى بالاخره اين زحمات را بايد عده اى بكشند و حاصلش را در اختيار ‏ديگران قرار دهند تا استفاده كنند.
‏آنچه مى بايست عرضه كنيم بايد مطالبى باشد كه استنادش به قرآن جاى هيچ شكى ‏نداشته و در عين حال به صورت پراكنده و بدون ارتباط و نظم هم نباشد، چون اگر مطالبى ‏را پراكنده عرضه كنيم، علاوه بر اين كه يادگيرى مشكل است، آن فايده اى را كه از يك ‏نظام فكرى صحيح در مقابل نظامهاى فكرى غلط بايد گرفت، نخواهد داشت.
‏جايى كه همه مكتب هاى انحرافى كوشيده اند كه به افكار و انديشه هاى خود يك شكل و ‏نظامى بدهند; يعنى براى مطالبشان يك ريشه اى معرفى كنند و با ارتباط و پيوند با يك ‏سلسله مسائل منسجم، يك كل منظم و هماهنگ به وجود آورند، ما كه در جهت صحيح هستيم، ‏در مقابل آنها، عيناً بايد همين كار را بكنيم. يعنى معارف قرآن را به صورت ‏سيستماتيك و منظم ‏عرضه كنيم. به صورتى كه پژوهشگر بتواند از يك نقطه شروع كند و ‏زنجيروار حلقه هاى معارف اسلامى را به هم ربط بدهد و در نهايت به آنچه هدف قرآن و ‏اسلام است نائل شود.
‏پس ما ناچاريم معارف قرآنى را دسته بندى كنيم و به آنها شكلى بدهيم تا براى ‏جوانانى كه وقت كمى براى آموختن معارف قرآن دارند، ياد گرفتن آنها آسان باشد و در ‏مقابلِ ديگر نظامهاى فكرى قابل عرضه باشد.
‏4
‏دسته بندى معارف قرآن كه توأم با تفسير موضوعى خواهد بود ـ به طورى كه آيات را ‏بر حسب موضوعات دسته بندى كنيم و مفاهيم آنها را بدست بياوريم و رابطه بين آنها را ‏در نظر بگيريم ـ گرچه ضرورت دارد، امّا اشكالاتى هم در بر دارد.
‏براى دسته بندى معارف قرآن بايد نظام خاصى را براى موضوعات در نظر بگيريم; آن ‏وقت براى هر موضوعى، آيه هايى را پيدا كنيم و در كنار يكديگر قرار دهيم و بعد ‏درباره آنها بينديشيم و از همديگر براى روشن كردن نقطه هاى ابهامى كه احياناً وجود ‏دارد كمك بگيريم. يعنى; تفسير القرآن بالقرآن ـ همان راهى كه علاّمه بزرگوار در ‏تفسير الميزان نشان داده اند و عمل كرده اند ـ ولى بايد توجه داشت كه وقتى ما يك ‏آيه اى را از سياق خودش خارج كرديم و آيه را تنها و بدون رعايت قبل و بعدش در نظر ‏گرفتيم، ممكن است مفاد واقعيتش بدست ما نيايد. به عبارت ديگر آيه هاى قرآن داراى ‏قرينه هاى كلاميه اى هستند كه گاهى در آيه قبل و گاهى در آيه بعد و حتى گاهى در ‏سوره ديگرى يافت مى شود و بدون توجه به اين قرينه ها، مفاد واقعى آيه ها بدست نمى ‏آيد.
‏براى اين كه به اين محذور دچار نشويم و آيه ها، مُثله و تكه تكه نشود و از مفاد ‏واقعيتش خارج نگردد و مثل «لا اله»اى نباشد كه «الاّ اللّه» آن نيامده باشد. بايد ‏خيلى دقت كنيم كه وقتى مى خواهيم آيه اى را در تحت موضوعى و عنوانى قرار دهيم، بايد ‏آيه ها قبل و بعدش را هم در نظر بگيريم و اگر احتمال مى دهيم كه در آيات قبل و بعد ‏قرينه اى وجود دارد آنها را هم ذكر كنيم.
‏هيچ مانعى ندارد آيه اى را كه مى خواهيم مورد استفاده قرار دهيم، با يك آيه قبل ‏و بعدش ذكر كنيم و آن دو آيه را بين پرانتز قرار دهيم. براى اين كه موقع مراجعه به ‏آيه، از قرينه هاى كلاميه، غافل نشويم. .
‏اين نكته را باز تكرار مى كنيم كه هميشه بايد به قرينه هاى قبل و بعد، توجه ‏داشته باشيم. بطورى كه حتى براى خود بنده (مؤلف) پيش آمده كه گاهى روى آيه اى فكر ‏كرده و استظهارى مى كنيم و بعد از مدتى متوجه مى شويم كه در آيه قبلى، قرينه اى ‏بوده كه از آن غفلت كرده ام و اگر آن را مى ديديم، نتيجه گيرى كامل تر و يا نتيجه ‏ديگرى مى گرفتم و بنابراين، اين نكته را نبايد فراموش كنيم.
‏ما كه ناچاريم معارف و مفاهيم قرآن را دسته بندى كنيم و به تبع اين دسته بندى، ‏بايد آيه ها هم دسته بندى شوند، يعنى براى هر بابى چند آيه ذكر كنيم، بايد ببينيم ‏كه اين دسته بندى را بر چه اساسى و طبق چه نظامى انجام دهيم؟
‏مى دانيم كه قرآن كريم دسته بندى هاى مرسوم در كتب بشرى را لحاظ نفرموده است. ‏كمتر سوره اى ـ حتى سوره هاى يك سطرى ـ را مى شود پيدا كرد كه تنها راجع به يك ‏موضوع صحبت كرده باشد. غالباً، حتى در يك آيه چند مطلب گنجانيده شده است و مفاد آيه ‏داراى ابعاد مختلف و چهره هاى گوناگون است. مثلاً يك آيه، هم بُعد اعتقادى، هم بُعد ‏اخلاقى، هم بُعد تاريخى، هم بُعد تشريعى و... دارد. كه اين نيز مشكلى براى تجزيه ‏آيات است. ولى قابل حل است به اين صورت كه آيات را به مناسبتهاى گوناگون تكرار ‏كنيم.
]1.[‏ص، 29.
]2.[‏سوره محمد آيه 24
.[3]‏اصول الكافى ج 2، ‏ص 238.
]4.[‏در اوصاف پيغمبر ‏اكرم(صلوات الله و سلامه عليه) هست كه يُعَلِّمُهُمْ الكِتابَ وَالْحِكْمَةَ، بعد ‏ازاين كه مى فرمايد: يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِه و يُزَكِيهِمْ، يعنى بعد از تلاوت ‏و تزكيه مردم، نوبت به تعليم كتاب مى رسد‏.

 
دسته بندی: دانش آموزی و دانشجویی » دانلود تحقیق

تعداد مشاهده: 3797 مشاهده

فرمت فایل دانلودی:.zip

فرمت فایل اصلی: .doc

تعداد صفحات: 53

حجم فایل:89 کیلوبایت

 قیمت: 8,500 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.   پرداخت و دریافت فایل