تحقیق جامعه شناسي ازدواج و خانواده 20 ص ( ورد)
دسته بندي :
دانش آموزی و دانشجویی »
دانلود تحقیق
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 15 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
14
موضوع تحقیق :
جامعه شناسی ازدواج و خانواده
2
چكيده :
يكي از مهمترين حوزه هاي جامعه شناسي مطالعه خانواده و ازدواج است. ازدواج نهادي است كه از طريق آن مرد و زن با هم پيمان زناشويي مي بندند. اين پديده اجتماعي شديداً تحت تاثير اوضاع اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جامعه بوده و افزايش و كاهش، ميزان، نوع و عوامل موثر بر آن ارتباطي تنگاتنگ با شرايط جامعه دارد و با توجه به اينكه در يك ساخت اجتماع شكل گرفته يك نماد اجتماعي محسوب شده و در خود نابساماني ها و به طور كل ويژگي هاي جامعه را منعكس مي سازد. ازدواج وتشکیل خانواده ازقدیمی ترین نهادهای زندگی بشر است که ازدیر باز موردتوجه متفکرین علوم اجتماعی ، علوم اخلاقی ، علمای مذهبی وسایر دانشمندان قرارگرفته است. دردهه های اخیر به علت پیچیدگی های امورمربوط به ازدواج ، دامنۀ مسائل مربوط به آن به قلمروهای علوم دیگری همچون علم اقتصاد، جمعیت شناسی و علم سیاست نیز کشیده شده است .
هریک ازاین علوم به فراخور حیطۀ تخصصی اشان به جنبه هایی ازمسئلۀ ازدواج پرداخته ودرتبیین مسائل مربوط به آن ونیز ارائۀ راه حل هایی برای زدودن نابهنجاریهای عارض برآن با توجه به فرهنگ ، مذهب وشرایط اقلیمی گوناگونی که در جوامع مختلف وجود دارد ، کوشیده اند .
بدیهی است که ازدواج همچون هرپدیدۀ اجتماعی دیگری دارای هنجارهایی است که این هنجارها نسبت به هر جامعه ای ونیز هر مقطع زمانی متفاوت می باشند . در کشور ما نیز در دوران کنونی ، مسائل ازدواج دارای ویژگیهای خاص خود می باشد . ازیکطرف ایران همچون سایر کشورهای جهان سوم درمرحلۀ گذار از سنت به مدرنیته است که تغییرات اجتماعی وسیعی رادرهمۀ پدیده های اجتماعی ازجمله درازدواج وهمسرگزینی ایجاد کرده است ؛ تغییراتی که موجب شده است تا مردان وزنان نگرش نوینی ازپیوند زناشویی وازدواج داشته باشند وآنرا نه فقط به عنوان یک رابطۀ جنسی وتولید فرزند بلکه برای بوجود آوردن یک زندگی کمال گرا ، توأم باعشق وهمدلی وهمدمی بدانند . دنیای جدید باعث بالا رفتن سطح آگاهی های اجتماعی ، سواد عمومی وتحصیلات شده وبه موازات آن سطح توقعات وانتظارات مردان وزنان به مراتب بیشترازگذشته شده است . ازطرف دیگر درعصرمدرنیته ، تمایزات وتفاوتهای فرهنگی واجتماعی گروههای اجتماعی ونیز آحاد جامعه بیشتر شده وهمانندی های گذشته کم رنگ شده است . علاوه براینها درکشورما وقوع انقلاب اسلامی درسال ۱۳۵۷،موجب شد تاتغییرات دیگری درجامعه بوجود آید ؛ بخشی ازاین تغییرات ناشی ازروند اسلامی کردن جامعه درفردای انقلاب بود. بخشی دیگر به علت نقش اجتماعی زنان درجامعه وگرایش آنها به تحصیلات بالاتر واحراز صلاحیت هایی همانند مردان دربدست گرفتن مشاغل خارج ازمنزل قرارداشت . این همه باعث شد تاهمسرگزینی ازشکل سنتی خارج شده وبامسائل دیگری که درنوع
3
خود درکشورماتازگی داشت ، مواجه شود . نکته دیگری که دردهۀ اول بعد ازانقلاب( دهۀ ۱۳۶۰) بوجود آمد وبعدها پدیدۀ ازدواج وهمسرگزینی رابرای جوانان به شدت تحت تأثیر قرارداد، میزان بالای موالید درآن دهه بود که دردهۀ ۱۳۸۰آنچه راکه تحت عنوان " عدم تعادل جمعیتی درسن ازدواج " نامیده می شود ، راموجب شد . دراین مقاله سعی خواهدشد تامسائل ومشکلات عمدۀ همسرگزینی وازدواج رادرایران کنونی ازدیدگاه جامعه شناختی موردبررسی قراردهیم .
نگاهی به ازدواج در ایران در اعصار گذشته :
خانواده وازدواج ازنهادهای نخستین است به این معنی که درتمام دورانهای زندگی بشر ودرهمۀ جوامع وجود داشته است . همانگونه که خانواده درگذر تاریخ اشکال متنوعی رادرهرجامعه ای به خود گرفته وازخانواده های گسترده ، پدرتباری ، پدرسری ، مادرتباری ، مادرسری و..... صحبت به میان می آید ، ازدواج وهمسر گزینی نیز شیوه های گوناگونی درهرنقطه ازجهان ودرایران داشته است . هرچند بسیاری از انواع خانواده ها وشیوه های ازدواج وهمسر گزینی درکشورما ازبین رفته ویارواج خودراازدست داده است ، اما درجای جای این کشورپهناور می توان آثاری از قدیمی ترین انواع آنهارا پیدانمود . آنچه مسلم است ، همچنانکه نهاد خانواده درایران تغییرات اساسی بخود دیده است ، ازدواج وهمسرگزینی نیز تحول بنیادی پیدانموده است. دراین مورد چنین نوشته میشود که :
" دردوران قبل ، همسر گزینی به شدّت تحت فشار اجتماعی بود . انتخاب همسر نه بر اساس میل وعلاقۀ دوطرف به ازدواج ، بلکه به دلیل " جبر اجتماعی " صورت می گرفت . درجامعه ای که فردیت مطرح نبود، علائق فردی نیز ارزشی نداشتند .... تنها راه ارتقاء پایگاه اجتماعی ، ازدواج بود هرچند که زن متأهل معمولأ تحت سلطۀ مادرشوهر بود وشوهر نیز برروی او اعمال قدرت می کرد ، امابتدریج با انتقال اقتدار شوهر به زن درحیطه های خاص ، زن تبدیل به فرد فرمان دهنده وپس از فوت مادرشوهر ، به بالاترین مقام خانه می رسید به این ترتیب برای دختران ، ازدواج تنها امکان کسب یک نقش اجتماعی قابل قبول جامعه بود . مردها نیز مجبوربه ازدواج بودند ، زیرا ادارۀ واحد خانه که درعین حال محل تولید نیز بود ، بدون وجودزن که قسمتی از کارها رابرعهده گیرد امکان نداشت . باازدواج ، مردمجرد تبدیل به مرد متأهل می شد که اهمیت اجتماعی بالاتری ازمرد عزب داشت . درعین حال پس از ازدواج دارای فرزندانی می شد که هم به او کمک می کردند وهم به عنوان ورثه ، از مایملک خانوادگی محافظت می کردند ....... ازدواجهای مجدد به فراوانی دیده می شد ، بطوریکه افراد هرچند گاه یکبار ، باهمسر جدیدی زندگی خودرا آغاز می کردند . علت آن ، میزان بالای مرگ ومیر زنان ومردان بود . مرگ ومیر زنان معمولأ ناشی اززایمان بود . مردی که همسرش فوت می کرد ، بخصوص اگر فرزند یافرزندانی داشت ، نمی توانست بدون کمک زن امور خانواده رابچرخاند ، پس باگذشت زمانی کوتاه دوباره ازدواج م
4
ی کرد وچون اصل عمدۀ ازدواج ، فرزندآوری بود سعی می کرد بازن جوانتری که قادر به آوردن فرزندان بیشتری باشد ، ازدواج کند .
مرگ ومیرمردان به سبب بیماری ، اتفاقات طبیعی یاجنگ بود . بامرگ همسر ، زنان نیز مجبوربه ازدواج مجدد بودند ؛ زیرا وجود مرد برای ادارۀ اموراقتصادی خانواده ضرورت داشت .
ازویژگیهای ازدواج درایران گذشته می توان به موارد ذیل اشاره نمود :
- ازدواج باخویشاوندان نزدیک بسیاررواج داشته است بطوریکه می گفتند عقد پسرعموودخترعمو درآسمانها بسته شده است .
- دربسیاری ازنقاط ایران دختررا ازهمان آغاز تولد "ناف بر " می کرده اند ، یعنی اورابه نام یکی ازپسران فامیل برای ازدواج نامزد می کرده اند .
- دراکثر نقاط ایران ،مراسم وتشریفات جشن ازدواج بسیاروسیع ومتنوع بوده است وگاهی به چند روز می رسیده است .
- پدرومادرنقش اساسی وتعیین کننده درانتخاب همسر برای فرزندان خود داشته اند . دراکثر موارد دختران هیچ نقشی درانتخاب شوهر آیندۀ خود نداشته اند .
مشکلات همسر گزینی وازدواج درایران
۱- تمایزات اجتماعی :
- همانگونه که امیل دورکیم جامعه شناس فرانسوی قرن نوزدهم خاطر نشان می کند ،در دنیای امروز ، افزایش جمعیت و گسترش تقسیم کاراجتماعی و بوجود آمدن مشاغل متنوع ، موجب ارتباطات اجتماعی زیاد ،تراکم اخلاقی وارزشها و هنجارهای گوناگون درجامعه شده است. هرچند تنوع ارزشها وهنجارها درجوامع مختلف ، ازدیر باز وجود داشته ، اما آنچه که ویژگی جامعۀ جدیداست ، وجود این تنوع دریک جامعۀ واحد می باشد . به گفتۀ دورکیم جامعۀ قدیم که مبتنی بر" همانندی " بوده ، جای خودرا به جامعۀ جدید که دارای خصیصۀ "تمایز پذیری اجتماعی " است ، می دهد . درجامعۀ جدید در مقایسه با جامعۀ قدیم ، افرادبا یکدیگر متفاوت هستند و هر قشر و گروه دارای ارزشها ، هنجارها ، الگوهای رفتار ورسوم اجتماعی خاص خود می باشد .
درنیمۀ دوم قرن بیستم و در آستانه قرن بیست و یکم ، تنوع وناهمانندی هنجارهای اجتماعی علاوه براینکه جوامع کشورهای غربی راازتمایزپذیری اجتماعی بیشتری برخوردارنمود ، درکشورهای جهان سوم نیز ، باتوجه به ورود تحولات ناشی ازمدرنیته به این جوامع ، آنها را نیز تحت تأ ثیر قرارداده ویک دستی وهمانندی اجتماعی گذشته اشان راتبدیل به تمایز اجتماعی نمود . درنتیجۀ این تغییرات، گروهها واقشار اجتماعی ، حتی افراد یک شبکۀ خویشاوندی وبالاتر ازآن افراد یک خانواده ، دیگر مثل جامعۀ گذشته دارای افکار ، عقاید