تحقیق جهانبيني ( ورد)

دسته بندي : دانش آموزی و دانشجویی » دانلود تحقیق
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 7 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

1
. ‏این‌كه اقبال وحی را از نوع غریزه دانسته است خطاست. غریزه یك خاصیت صددرصد طبیعی ‏و ناآگاهانه و نازل‌تر از حسو عقل است كه قانون خلقت در مراحل اولی حیاتی حیوان در ‏حیوانات قرار داده است... امّا وحی برعكس هدایتی مافوق حس و عقل است و به علاوه تا ‏حدود زیادی اكتسابی است. بالاتر این‌كه در اعلا درجه «آگاهانه» است...
4. ‏گویی ‏علامه اقبال، دچار همان اشتباهی شده است كه جهان غرب شده است یعنی جانشین ساختن علم ‏به جای ایمان...»[1]
‏البتّه این ‏نكته نباید مخفی بماند كه برداشت اولیه شهید مطهری از سخنان اقبال این بوده است كه ‏وی در صدد بیان فلسفه ختم نبوت تبلیغی است (استاد با تقسیم نبوت به نبوت تشریعی و ‏تبلیغی معتقد است كه بشر پس از دین خاتم با بلوغ فكری و رشد اجتماعی كه به دست ‏آورده است خودكار تبلیغ اقامه دین را به عهده می‌گیرد) و در نتیجه به ستایش و تجلیل ‏از آن پرداخته است.[2] ‏امّا ده سال ‏بعد به هنگام نگارش كتاب وحی و نبوت متوجه این نكته می‌شود كه اقبال تمایزی میان ‏نبوت تبلیغی و تشریعی نمی‌بیند و تحلیل خود را شامل هر دو می‌داند. از این رو در پی ‏این امعان نظر و دقت به نقد سخنان وی می‌نشیند.[3] ‏و این نهایت كم لطفی است كه برخی این چرخش را ناشی از «‏درگیری‌هایی مطهری با شریعتی و سوءظن شدید وی به روشنفكران دینی غیر روحانی» تلقی ‏كرده‌اند[4] ‏و استاد را به عدم توفیق ‏در فهم و نقد رأی اقبال متهم ساخته‌اند.[5] ‏البتّه این‌كه استاد رأی اقبال را به درستی درك و تحلیل كرده ‏است یا نه مقوله‌ای است كه باید در جای دیگر به تفصیل به موشكافی آن پرداخت و به ‏نظر نگارنده دلایل بر له آن تحلیل و نقد، از كلام خود اقبال قابل استخراج است. امّا ‏نسبت نخستی كه به استاد داده شده بسیار ظالمانه است. آن هم از سوی فردی كه مكرراً ‏تأكید دارد كه هیچ گاه از نیّت و انگیزه‌ها كاوش نباید كرد. شهید مطهری متفكری بود ‏كه هیچ گاه در بحث و مناظره و محاجّه انصاف را فدای هیچ گونه غرضی نمی‌كرد و به ‏لجاجت و عناد كشیده نمی‌شد و این از گفتارها و نوشتارهای آن عزیز كاملاً هویداست. ‏حتّی وی در مورد دكتر شریعتی با آن‌كه بسیار منتقدانه برخورد می‌كند از ذكر نقاط ‏قوت او نمی‌گذرد و اتهاماتی همچو سنی‌گری و وهابیت را از او نفی می‌كند[6] ‏تا بدانجا كه می‌نویسد:
3
«‏او مردی بود كه ‏از روحیه‌های انقلابی و هر ایدئولوژی انقلابی بهره‌جویی می‌كرد. در سنّی‌گری و یا ‏وهابیّی چه ماده انقلابی وجود دارد؟»[7] ‏و در مورد اقبال نیز در كنار ذكر نقاط ضعف، نقاط قوت بسیاری ‏را از وی برجسته می‌سازد.[8]
‏ب) ‏معجزه ختمیه
‏قرآن كریم معجزه جاوید پیامبر گرامی اسلام است. قرآن خود بارها ‏صریحاً جنبه اعجاز و فوق بشری خود را در آیاتی چند اعلام نموده است همچنان كه به ‏وقوع معجزات دیگر غیر از قرآن از حضرت رسول ـ صلّی الله علیه و آله ـ تصریح كرده ‏است. ولی برخی از روشنفكران مسلمان بیان كرده‌اند كه معجزه دلیل است امّا دلیل ‏اقناعی برای بشر نابالغ و كودك كه در پی امور اعجاب‌آور و غیرعادی است امّا انسان ‏رشد یافته به اینگونه امور توجهی ندارد و سر و كارش با منطق است و چون دوره پیامبر ‏اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ دوره عقل و منطق است نه دوره اوهام و خیالات ذهنی، ‏پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ از اجابت درخواست هرگونه معجزه‌ای غیر از ‏قرآن به اذن خدا امتناع كرده است.[9] ‏دكتر شریعتی نیز از افرادی است كه بر این دیدگاه صحّه گذارده است. وی در ‏اسلام‌شناسی می‌نویسد:
«‏بالاخره معجزه محمد از مقوله امور «غیربشری» نیست گرچه ‏یك عمل غیر بشری است و از این روشنفكران برخلاف معجزات پیشین كه تنها عاملی برای «‏باور» مردم به كار می‌رفت و جز آن سودی نداشت... محمد می‌كوشد تا كنجكاوی مردم ‏اسلام از امور غیرعادی و كرامات و خوارق عادات به مسائل عقلی و منطقی و علمی و ‏طبیعی و اجتماعی و اخلاقی متوجه سازد و جهت حساسیت آن‌ها را از «عجایب و غرایب» به «‏واقعیات و حقایق» بگرداند.»[10]
‏استاد در كتاب مقدّمه‌ای بر جهان‌بینی اسلامی پس از ذكر و تقریر این نظر، در سه ‏جهت بر آن اشكال وارد می‌سازند یكی این‌كه پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ غیر از ‏قرآن معجزه‌ای نداشته است؟ دوّم این‌كه آیا ارزش معجزه صرفاً اقناعی است؟ و نهایتاً ‏این‌كه آیا معجزات خارق‌العاده برای دوره قبل از پیامبر بوده و پیامبر اسلام ‏می‌كوشیده است كه مردم را از امور غیرعادی به مسائل عقلی جلب كند؟
‏پاسخ استاد ‏به سؤال اوّل این است كه پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ معجزات دیگری نیز ‏داشته‌ است. در مورد نكته دوّم نیز می‌نویسد كه معجزه اقناعی نیست بلكه ا‏رزش برهانی ‏دارد و قرآن نیز همین نام را بر آن نهاده است. در مورد مسئله سوّم نیز استاد ‏می‌نویسد:
«
4
‏اگر چنین باشد باید بگوییم همه پیامبران دعوت بر غیب كرده‌اند و ‏محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ دعوت به شهادت، پس چرا صدها آیه از قرآن به همین ‏عجایب و غرایب اختصاص یافته است. .. قرآن نمی‌خواهد توجّه به طبیعت و محسوسات را ‏جانشین توجّه به ماوراء طبیعت و امور نامحسوس نماید، اهمیّت قرآن در این است كه در ‏عین توجّه دادن به طبیعت ایمان بر غیب را سرلوحه دعوت قرار دهد... اهمیّت كار محمد ‏ـ صلّی الله علیه و آله ـ در آن است كه همان طور كه به نظر در طبیعت و تاریخ و ‏اجتماع می‌خواند و مردمی را كه جز در برابر هر چه غیر طبیعی است تسلیم نمی‌شوند ‏تسلیم عقل و منطق و علم می‌نماید، می‌كوشد اندیشه مردمی را هم كه دموكراسی از عقل و ‏منطق می‌زنند و جز در برابر هر چه طبیعی و محسوس است تسلیم نمی‌شوند، به منطقی برتر ‏و عالی‌تر آشنا سازد.»[11]
‏آنچه ‏مایه تأسف است این است كه علی‌رغم این روشنگری‌ها و بیانات مستدلّ شهید، باز امروزه ‏مشاهده می‌شود كه افرادی هم همان برداشت غلط از معجزه ختمیه را بر زبان می‌آورند.[12]
‏منشأ و خاستگاه این دیدگاه را ‏باید «ماوراء الطبیعه گریزی» و به عبارت دیگر «جهان‌بینی علمی» این روشنفكران دانست ‏كه استاد گرانقدر آن را هم به بوته نقد كشانده است.
‏ج) جهان‌بینی علمی
‏استاد شهید در مقدمه جلد پنجم از كتاب وزین اصول فلسفه و روش رئالیسم اشاره به ‏تفكری می‌كنند كه از در مخالفت با تفكّر و تعمق در مسائل ماوراء الطبیعی درآمده است ‏و رنگ فلسفه حسی به خود گرفته است و گروهی از نویسندگان مسلمان را سخت به هیجان ‏آورده است و آن‌ها را بدین منظور رهنمون ساخته است كه در الهیات نیز منحصراً ضروری ‏است كه از روش حسی و تجربی مدد گرفته شود و از نظر قرآن تنها راه شناخت خداوند ‏مطالعه در طبیعت و مخلوقات با استفاده از روش حسی است و هر راهی غیر از این راه ‏بیهوده است. بدیهی است روشنفكران مسلمان عرب حلقه واسطه انتقال این دیدگاه از غرب ‏به ایران بودند استاد ضمن اشاره به دیدگاه برخی از روشنفكران وطنی[13] ‏در این زمینه به نقد این نظریه می‌پردازند. ‏ایشان با ذكر برخی از آیات نظیر «لیس كمثله شیء»، «لله المثل الاعلی» و «له الاسماء ‏الحسنی» منتقدانه می‌پرسند كه چگونه ما از راه طبیعت شناسی به معرفت این مسائل نائل
4
‏گردیم؟ وی در ادامه می‌نویسد:
«‏البتّه ما هم معتقدیم كه علم جدید كمك فراوانی ‏به توحید و خداشناسی نمود، ما هم معتقدیم گام‌های علوم در جهت توحید بوده نه در جهت ‏ضدّ آن و نمی‌توانست جز این باشد؛ امّا خدمتی كه علوم به توحید نمود از راه «نظام ‏غایی» بود نه «نظام فاعلی» كه مؤلف دانشمند كتاب راه طی شده به آن استناد ‏جسته‌اند... هدف قرآن هم از دعوت به مطالعه حسی و تجربی طبیعت از نظر خداشناسی این ‏است كه به مخلوق و مسخر بودن طبیعت و این كه قوه‌ای مافوق قوای طبیعی، طبیعت ‏و قوای ‏طبیعت را اداره و تدبیر می‌كند پی ببریم و ایمان پیدا كنیم... این كه طبیعت در همه ‏جا یكسان عمل می‌كند دلیلی جز بر وحدت نوعی عناصر طبیعت نیست و به هیچ وجه بر وجود ‏قوه‌ای واحد احد صمد بسیط غیر متجزای ثابت دائم ازلی قاهر غالب دلالت نمی‌كند...»[14]
‏از آن‌جا كه مباحث استاد در ‏این بخش بیشتر صبغه فلسفی و عقلی بر خود می‌گیرد لذا علاقمندان به این مباحث را به ‏كتاب اصول فلسفه حوالت می‌دهیم.
‏یكی از اشكالات اساسی كه مرحوم شهید مطهری به ‏اسلام‌شناسی دكتر شریعتی وارد می‌كنند از همین زاویه است:
«... ‏یك نقص بزرگ در ‏كار این اسلام سرائی‌ها این است كه از طرفی به توحید به عنوان یك اصل علمی و عقلی و ‏فلسفی و استدلالی مستقل از دین و هم از طبیعت اعتراف ندارند و صریحاً انكار ‏می‌كنند، خدا را حداكثر در آینه طبیعت می‌بینند كه اندكی از چهره الوهیت را نشان ‏می‌دهد ... از طرف دیگر درباره جهان، انسان، تاریخ، جامعه اظهارنظر می‌كنند چون ‏اظهار نظرها از فلسفه توحید ناشی نشده است طبعاً از جاهای دیگری گدایی شده و یك ‏نظام ناهماهنگی را به وجود آورده است.»[15]
‏و در ادامه می‌نویسد:

 
دسته بندی: دانش آموزی و دانشجویی » دانلود تحقیق

تعداد مشاهده: 3912 مشاهده

فرمت فایل دانلودی:.zip

فرمت فایل اصلی: .doc

تعداد صفحات: 7

حجم فایل:13 کیلوبایت

 قیمت: 8,500 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.   پرداخت و دریافت فایل