اصول تفسير عكسهاي هوايي 34 ص
دسته بندي :
دانش آموزی و دانشجویی »
دانلود تحقیق
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 49 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
اصول تفسير عكسهاي هوايي
منظور از تفسير عكسهاي هوايي، شناسايي عوارض و تعيين حدود و استخراج ويژگيهاي آنها بر روي عكسهاي هوايي ميباشد.
شناخت خود عارضه و استنباط بعضي ويژگيهاي آنها مانند رطوبت خاك، ناخالصيهاي درون آب، جنس سنگها، نوع محصولات كشاورزي، كيفيت ساختمانهاي شهري و صدها ويژگي ديگر، براي جغرافيدانان بسيار مهمتر از ابعاد هندسي عوارض ميباشد. مثلاً در ارزيابي توان كشاورزي يك منطقه دانستن بافت، رطوبت و حاصلخيزي خاك مزارع بسيار مهمتر از اندازه خود مزارع ميباشد. يا در بررسي شهرها علاوه بر اندازه ساختمانها و خيابانها، كيفيت آنها هم از نظر جنس مصالح به كار رفته شده، آرايش مكاني و شكل هر كدام در نظام كلي شهر اهميت خاصي دارد. همچنين اين ميزان انعكاس ابراست كه رطوبت و ظرفيت پارشي آن را مشخص ميكند، نه اندازه آن بيشتر اوقات، ابرهاي سيروس تمام آسمان را ميپوشاند بدون اينكه قطرهاي باران توليد كند، اما ممكن است يك ابر كومولونيموس محلي رگبار شديدي به وجود بياورد و سبب بروز خسارت و حوادث ناگواري گردد. بنابراين متخصص عكسهاي هوايي بايستي اطلاعات كافي درباره اندازهگيري ابعاد، تشخيص نام و شناسايي ويژگيهاي عوارض روي عكسهاي هوايي كسب كند.
قبل از شروع به شناسايي عوارض روي عكسهاي هوايي موارد زير را بايستي در نظر گرفت:
1- باند عكسبرداري عكسهاي هوايي معمولي بر اساس ميزان انعكاس تهيه ميشوند. ميزان انعكاس باد، يك عارضه معين در باندهاي مختلف طيف الكترومغناطيسي فرق ميكند. مثلاً در باند آبي گياهان روشن از خاك ولي در باند قرمز خاك روشنتر از گياه ديده ميشود. بنابراين اگر باند عكسبرداري معلوم نباشد ممكن است كه در شناخت عوارض دچار اشتباه گرديم، بايستي متذكر شد كه تمام عكسهاي هوايي موجود در باند مربي تهيه ميشوند، تعداد بسيار كمي در باند نامرئي مادون قرمز نزديك گرفته مي
شود. پس ما ميتوانيم فرض كنيم كه باند تمامي عكسهاي موجود باند مرئي است.
2- مقياس عكس، مقياس عكس دراندازه عوارض اثر ميگذارد، مثلا ممكن است يك مدرسه در عكس با مقياس به صورت باد يك خانه معمولي ديده شود و براي تشخيص آن از منازل اطراف بايستي از عكسهاي استفاده كنيم. يا اينكه گله گاوها در عكسهاي به گله گوسفند بيشتر شباهت دارند تا به گله گاو. بنابراين مقياس عكس بيشتر بر روي اندازه عوارض اثر ميگذارد و براي شناسايي عارضهها بايستي به اندازه نسبي آنها در مقياس عكس توجه شود.
1-2 (توضيح خيلي كوتاه درباره ابرهاي سيروس و كومولونيموس لازم است)
3- زمان عكسبرداري؛ زمان عكسبرداري شامل فصل و ساخت عكسبرداري ميشود. براي اجراي اهدافي خاص بايستي فصل مناسب تعيين شود. مثلا براي تشخيص انواع گياهان در تابستان و براي تشخيص رطوبت خاك در بهار عكسبرداري ميكنيم. اثر فصل عكسبرداري بر روي انعكاس عوارض مشهو تر است و در تفسير رنگ عارضه بايستي فصل عكس برداري را در نظر بگيريم.
براي شناسايي عارضه اي معين، بايستي از نشانهها و يا معيارهايي استفاده كرد. به عبارت ديگر هر عارضه اي با توجه به ويژگيهاي خاص از ديگران شناخته ميشود. مثلا، مسجد از كليسا از روي شكل آنها، باغ از روي جنگل از روي آرايش مكاني آنها و يا قسمت قديمي شهر از قسمت جديد آن از روي آرايش خيابانها و پوشش گياهي و.. شناخته ميشود.برف روي كوهستان را بر اساس آرايش ظاهري آنها ميتوان از ابر جدا كرد، در صورتي كه از نظر رنگ زمينه هر دو سفيد به نظر ميرسند. يا برف از زمينهاي شوره زار بر اساس موقعيت آنها تشخيص داده ميشود. زمينهاي شوره زار در منطقه پست و هموار وپوشش برف بر بالاي كوهستانها ديده ميشود، كليه عواملي كه در شناسايي عوارض استفاده ميشوند معيارهاي شناسايي عوارض ناميده ميشوند.
معيارهاي شناسايي عوارض
براي شناسايي عوارض در طبيعت، معمولا از ويژگيهاي منحصر به فرد آنها استفاده ميشود.مثلا درخت تبريزي از نظر قد و اندازه و شكل با درخت كبودي تفاوت ندارد و فقط شكل برگهاي آنهاست كه از همديگر متمايز است. تشخيص اين دو عارضه بر اساس برگ آنها در روي عكسهاي هوايي امكان ندارد. خيلي از معيارها هستند كه در عالم طبعيت معياري خوب براي شناسايي هستند ولي بر روي عكسهاي هوايي كابردي ندارند. معيارهاي كارآمد در روي عكسهاي هوايي محدود هستند و عبارتند از :
شكل، اندازه، سايه، بافت،آرايش مكاني، رنگ زمينه، موقعيت نسبي.
شكل عارضه:
بارزترين ويژگي عوارض كه در نگاه اول بر روي عكسهاي هوايي برداشت ميشود شكل آنهاست. شكل عوارض مستقل از مقياس و فصل عكسبرداري ميباشد. و فقط زاويه عكسبرداري در آن تغيير به وجود ميآورد. بر روي طبيعت ما معمولا عوارض از بالاي سر عوارض نگاه ميشود. با توجه به اينكه عكسهاي هوايي مايل كاربرد كمتري دارند و بيشتر عكسهاي هوايي موجود به طور عمودي تهيه شده اند مفسر عكسهاي هوايي عمودي هم به استثناي قسمت مركزي عكس، عوارض به صورت مايل ديده ميشوند. در هر صورت شكل نشانه بسيار خوبي است و براي تشخيص عوارض از همديگر، بعضي از موارد كاربرد شكل عارضه و شناسايي آن در زير آورده ميشود.
اندازه عارضه:
بعد از شكل، دومين ويژگي عارضه كه به آساني چشم بيننده را به خود جلب ميكند، اندازه آن است. در شناسايي عارضه، بايد هر دو اندازه مطلق و اندازه نسبي آن مو.ردتوجه قرار گيرد. اندازه مطلق عوارض تحت تاثير مقياس عكس و فاصله آساني آن ميباشد. مثلا در عكسهاي به اندازه گوسفند و يا يك درخت تبريزي بلند، به صورت بوته اي كوچك درنظر ميآيد در عكسهاي ميتوان درختان يك تاكستان را از هم جدا ديده و آنها را شناسايي كرد
. در صورتي كه در عكس با مقياس ممكن است آنها را نتوان از هم تشخيص داد و چه بسا كه تاكستان را با مزرعه ذرت يا گندم رسيده اشتباه كرد. بااين كه بر اساس تنها اندازه عارضه، يك كشتي بزرگ در عكس به صورت يك قايق كوچك جلوه ميكند و از طرف ديگر قايقي مجهز و آراسته در عكس به صورت يك كشتي بزرگ به نظر ميرسد. البته مفسر ورزيده و كاردان براثر تمرين زياد ميتواند اندازه عوارض را در مقياسهاي مختلف حدس بزند و آنها را شناسايي كند.
عامل ديگركه در اندازه عوارض،بويژه بلندي آنها اثر ميگذارد فاصله اساس عكس يا فاصله اساس هوايي است. همانطور كه در آخر فصل چهارم اشاره شد. ميزان درشت نمايي ارتفاع عوارض با فاصله مركز عكسهاي متوالي رابطه مستقيم دارد. بنابراين هر قدرفاصله اساس عكس بيشتر شود مقدار درشت نمايي اين عوارض هم بيشتر ميگردد. به عبارت ديگر ما عوارض را در طبيعت با چشمان خود ميبينيم كه فاصله بين دو مردمك آنها ثابت و نسبتا كمتر است. اما موقعي كه هواپيما از آنها عكسبرداري ميكند. فاصله بين دو مركز عكسهاي متوالي چندين برابر فاصله بين دو مردمك چشم انسان است. درنتيجه، هنگام ديد استريوسكوپي حد ارتفاع عوارض بزرگتر به نظر ميرسد. مثلا ممكن است ما در زير استريسكوپ دامنه اي بسيار تند بينم و فكر نكنيم كه بتوان با اتومبيل از آن عبور كرد. اما موقعي كه به طبيعت مراجعه ميكنيم. مشاهده ميكنيم كه شيب دامنه بسيار كمتر از آن است كه در زيراستريوسكوپ ديده ميشود. البته اين ويژگي در مشاهده استريوسكوپي ديده ميشود. روشهاي اندازه گيري ارتفاع عوارض، ارتفاع طبيعي آنها را تعيين ميكند. اگر ما از يك منطقه طبقات خانهها بسيار بلند است و يا اين كه چگونه توانسته اند جادههاي اتوميبل رو را در دامنههاي بسيار تند احداث كنند. اگردرزير استريوسكوپ به عكسي از دره چالوس نگاه كنيد، دامنهها چندين برابر تندتر و ترسناك تر از طبيعت ديده ميشوند.