تحقیق بيني
دسته بندي :
دانش آموزی و دانشجویی »
دانلود تحقیق
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 18 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
بيني:
بيني يك ساختمان هرمي شكل است كه راس آن به سمت قوام آمده و قاعده آن به اسكلت صورت چسبيده است و شامل دو قسمت داخلي و خارجي است.
بيني خارجي:
ثلث فوقاني بين خارجي استخواني و ثلث تحتاني آن غضروفي است.
قسمتهاي بيني خارجي عبارتند از:
ـ نوك يا آپكس
ـ قاعده كه شامل سوراخهاي بيني است.
ـ ريشه: محل اتصال استخوانهاي بيني در بالا به جمجمه است.
ـ پشت: بين ريشه و نوك قرار دارد.
ـ پل: بخش فوقاني پشت ؟؟
تفاوت در شكل و اندازه بيني افراد، عمدتاً از تفاوت در غضروفهاي بيني ناشي ميشود.
بيني داخلي:
در هر طرف بيني، مدخلهاي قدامي و خلفي(كوان) وجود دارد.
قسمت قدامي حفره بيني كه از پوست و مو پوشيده شده. وستيبول ناميده ميشود.
سپتوم:
سپتوم، بيني را به دو حفره تقسيم ميكند. سپتوم در جلو غضروفي و در خلف استخواني است.
قسمت غضروفي سپتوم از غضروف لوآوري غزال(سپتال) تشكيل ميشود كه در بالا و خلف به صفحه عمومي استخوان اتموئيد و در پائين و خلف به استخوان ؟؟ متصل ميشود.
سپتوم به ندرت كاملاً در خط وسط قرار دارد و انحرافهايي با درجات متفاوت در تمام يا قسمتهايي از سپتوم استخواني ياغضروفي وجود دارد.( ) البته؟؟ خلفي سپتوم همواره در خط وسط باقي ميماند.
ديواره خارجي بيني داخلي:
داراي هاتوربنيت(شاخك) و مئاتوسهاي مربوطه ميباشد.
شاخك سوپرم: بسيار كوچك است و در حين معاينه ديده نميشود.
شاخك فوقاني: تنها به وسيله آينه خلف بيني قابل مشاهده است.
شاخك تحتاني: يك استخوان مجزا است ولي ساير استخوانها جزئي از استخوان اتموئيداند.
بزرگترين شاخك بيني است و با احقان متناوب خود به ويژه در شب باعث انسداد متناوب بيني و اشكال در خواب ميشود. پوشش مخاطي آن از نظر عروقي بسيار غني است و حالت نيمه نغوطي دارد، تاثير عمده تركيبات تنگ كننده عروق روي اين ساختمان است.
رنگ شاخك تحتاني ميتواند صورتي پر رنگ(طبيعي)،آبي يا رنگ پريده(آلرژي) يا قرمز(التهاب) باشد.
شاخك مياني: در انسداد بيني نقش جدي ندارد.
مئاتوسهاي بيني:
هر يك از مئاتوسهاي بيني به نام شاخكي كه در بالاي آن قرار ميگيرد خوانده ميشود.
مئاتوس تحتاني: در زيرشاخك تحتاني قرار دارد و مجراي نازولاكريمال به آن باز ميشود.
در قسمت خلفي مئاتوس تحتاني، شاخههاي شريان اسفنوپلاتين در زير مخاط قرار دارند كه ممكن است منشا خونريزي باشد.
مئاتوس مياني
لحن محل تخليه ؟؟سهاي ماگزيلاري، فرونتال و اتموئيد قدامي است ولي سوراخهاي آنها در معاينه قابل روئيت نيستند.
متائوس فوقاني:
محل تخليه سولهاي خلفي اتموئيد است.
در بالاي شاخكهاي اين فوقاني و پولرم، بن بست اسفنواتموئيد قرار دارد كه سينوس اسفنوئيد به آن باز ميباشد.
ناحيه بويايي:
اعصاب بويايي در غشا مخاطي تخصص يافتهاي به خصوص در ناحيهي توربينت فوقاني شروع ميشوند و صفحهي غربالي را سوراخ مينمايند. جهت بوئيدن هوا بايد با اين ناحيه و برخورد كرده و همچنين مرطوب نيز باشد. وقتي حس بويايي وجود نداشته باشد به نظر ميرسد، حس چشايي و طعم نيز از بين خواهد رفت.
ناحيه بويايي به وسعت 5/2 سانتي متر مربع در قسمت فوقاني بيني و در تنگهاي كه به كمك شاخك فوقاني، قسمت بالايي سپتوم و صفحه غربالي ايجاد شده قرار دارد.
آكسونهامي فاقد سيلين سلولهاي گيرنده، از صفحه غربالي عبور كرده و وارد پياز بويايي ميشوند و در نهايت به هستهي آميگدالوئيد ميرسند. بر خلاف ساير حواس بويايي از طريق تالاموس مخابره نميشود.
استخوان بيني:
اندازه دو استخوان بيني متفاوت است. اين دو استخوان در خط وسط به يكديگر، در بالا به استخوان فرونتال و در خارج به زوائد فرونتونازال استخوان ماگزيلا متصل ميشود.
غضروفهاي بيني:
الف) آلارماژور: به قسمت قوسي پرههاي بيني و قسمت عمده نوك بيني را تشكيل ميدهند.
ب) نازال خارجي: در بالا به استخوانهاي بيني و در پائين به غضروفهاي آلارماژور اتصال دارند و ثلث مياني بيني را تشكيل ميدهند.
ج) ؟؟ اموئيد و آلارسنيور: متعددند و در بخش خارجي غضروفهاي آلاماژور قرار دارند.
عضلات بيني:
5 گروه عضلاني به اسكلت بيروني بيني اتصال دارند:
1ـ عضله پائين برنده سپتوم: عمل اصلي آن پائين آوردن نوك بيني است.
2ـ عضلاني بيني: به اتساع پرههاي بيني كمك ميكند.
3ـ عضلاني نوك بيني: بخشهاي قدامي سوراخهاي بيني را مستع كرده و ليكن ميتواند عاقل سنگي دريچه بيني نيز باشد
4ـ عضله هرمي:؟؟ مياني ابرو را به پائين ميكشد و چينهاي عرضي را در ناحيهي ؟؟ به وجود ميآورد.
5ـ عقله بالا برنده فوقاني لب و پره بيني: تسع كننده اصلي بيني هستند.
خونرساني بيني:
تغذيهي خوني بيني از هر دو شريان كاروتيد داخلي و خارجي ميباشد كاروتيد خارجي تو.سط شريان ماگزيلاري و شاخههايش (qrater palatine Artery , short sphen opalatin Artery) موجب خونرساني به ديوارهيي خارجي بيني در زير شاخك مياني ميشود.
كاروتيد داخلي توسط شريانها اتموئيد قدامي و خلفي موجب خونرساني به ديوارهي خارجي بيني در بالاي توربينيت مياني ميشود.
عروق خوني سپتوم بيني هم در ناحيهي mm25ـ13 از محل اتصال پوست به مخاط به يكديگر متصل و ناحيهي سكباخ يا liffle را ميسازند كه شايعترين جاي خونريزي در اپستاكسي است.
شريانهاي شركت كنند و در آن عبارتند از:
ـ ضريان اسغنوپالاتين بلند
ـ شريان كامي بزرگ
ـ شريان كامي بزرگ
ـ شريان اتموئيدال قدامي
ـ شريان ؟؟ فوقاني
بيني خارجي، تقريباً از هماتن شريانهاي كه به بيني داخلي خون ميرسانند، مشروب ميشود.
بخشي از تخليه وريدي بيني از وريد آنگولار به وريد افتالميك تحتاني و در نهايت به سينوس كاورنو منتهي ميشود. با اين وجود قسمت اعظم تخليه وريدي اعظم ؟؟ وريدي از طريق وريد فاسيال قدامي انجام ميشود.
بيني تخليه لنفاوي وسيعي دارد. مجاري لنفاوي كه همراه وريد فاسيال قدامي هستند. به عذر لنفاوي ساب ماگزيلاري ختم ميشوند.
اعصاب بيني:
شاخههاي گانگليون اسفنوپالاتين موجب عصب رساني به بيني ميگردند و عبارتند از:
ـ عصب اسنوپلاتين كوتاه
ـ عصب ؟؟ بزرگ
ـ عصب اسفنوپلاتين بلند
ـ عصب اتموئيدال قدامي بنابراين عروق خوني و عذر مخاطي تحت كنترل سيستم عجي خودكار هستند. يك حالت تعادل بين در سيستم با؟؟ وجود داشته باشد ولي دگرتون پاراسمپاتيك بيشتر باشد، موجب ؟؟ شدن عروق ناحيه ميشود و استازعروقي ايجاد شده در شاخكها سبب انسداد و افزايش ترشعات بيني ميشود. اگرتون سمپاتيك بيشتر باشد، عروق تنگتر ميشوند و سبب كم شدن ضخامت توربينتها ميشود.
مجاورات بيني
در هر طرف سر چهار سينوس پارانازال وجود دارد كه از بيرون زندگي مخاط بيني به وجود ميآيند هر يك از چهار جفت سينوس اتموئيد: سينوس به نام استخواني از جمجمه كه در آن قرار گرفته است ناميده ميشود.
سينوسهاي اتموئيد در بيني دوكانتوس مياني(زاويهاي ؟؟ پلك فوقاني و تحتاني) چشم قرار دارند و از پشت تا سينوسهاي اسفنوئيد كشيده شدهاند. استخوان اتموئيد خيلي ظريف بوده و مانند كاغذ ميباشد و از طرفي ديگر سلولهاي اتموئيد با سينوس ماگزيلاري و همچنين سينوسهاي فرونتال و اسفنوئيد اتصال دارد و به اين دليل عفونتها و تومورها به سرعت از سلولهاي اتموئيدي به كره چشم و سايرسينوسهاي مجاور منتقل ميگردند.
معمولاً 8ـ2 سلول اتموئيد قدامي و مياني و 8ـ1 سلول خلفي وجود دارد.
سينوس فرونتال:
توسط قسمتهاي زير محدود شدهاند.
پيشانيف كاسه چشم، حفره قدامي جمجمه.
معمولاً به صورت جفت بوده، هرچند كه هيپوپلازي يكي يا هر دو سينوس فرونتال يافتهي چندان نامعمولي نخواهد بود.
سينوس ماگزيلا:
بزرگترين و مشخصترين سينوس پارانازال است حجم آن حدود 15 ميلي متر است و به طور كامل درون استخوان ماگزيلا قرار گرفته است و به وسيلهي قسمتهاي زير محدود شده است:
ـ چشم
ـ گونه و صورت
ـ حفره بيني
ـ دندانها و كام سفت
بنابراين هر عفونت و يا ضربهاي به سينوس ماگزيلا ميتواند بر روي مناطق فوق اثر بگذارد.
درد ناشي از آبسههاي دنداني به كرات با درد سينوزيت اشتباه مي شود.
سينوس اسفنوئيد: