تحقیق پنجاه درس اخلاقي 63 ص
دسته بندي :
دانش آموزی و دانشجویی »
دانلود تحقیق
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 63 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
1
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمد لله رب العالمين و الصلاه علي محمد و آله الطاهرين .
و بعد چنين گويد اين شكسته بال ضعيف الحال و گرفتار دام اماني و آمال عباسبن محمدرضا القمي، بصره الله عيوب نفسه و جعل مستقبل حاله خيرا من امسه، كه اين رسالهاي است مشتمل بر چند كلمات طريفه، و مواعظ و پندهاي شريفه، اميد كه صاحبان عقل و هوش آنرا مجرد خطوط و نقوش نپندارند بلكه آن را چون در گران بها آويزه گوش نمايند و به مفاد آن عمل كنند و اين هجوم تبه كار را از دعاي خير فراموش نفرمايند.
كلمه في الخوف و الخشيه
(در خوف و خشيت)
اي عزيز از خداوند عزوجل بترس و عظمت و جلال الهي را در نظردار و پيوسته متفكر در احوال روز حساب، و متذكر انواع عذاب باش. مرگ و صعوبت عالم برزخ و مواخذه روز قيامت را تصور نما، و آيات و اخبار در باب جنت و نار، و احوال خائفين از اخيار را مشاهده كن و بدانكه هرقدر معرفت بنده به عظمت و جلال پروردگار بيشتر و به عيوب خود بيناتر باشد ترس او از خدا زيادتر ميشود.
و از اين جهت است كه حق تعالي خوف و خشيت (خود) را نسبت به علماء داده چنانچه فرموده انما يخشي الله من عباده العلماء.
و رسول خدا (ص) فرمود: كه ترس من از خدا بيشتر است از همه.
خدمت آن حضرت عرضه داشتند كه چه زود پير شديد. فرمودند:
كه مرا پير كرد سوره هود و واقعه و مرسلات و عم يتسائلون كه در آنها احوال قيامت و عذاب بر امتهاي گذشته ذكر شده است.
و اگر نديدهاي شنيدهاي حكايت خوف انبياء و مقربين و غشهاي حضرت اميرالمومنين (ع) و تضرع و مناجات حضرت سيد الساجدين عليه السلام را.
كلمه في الرجاء
(در رجاء و اميدواري)
2
2
اي برادر از رحمت خدا مايوس مباش و اميدوار و راجي باش و بدان كه دنيا مزرعه آخرت است. و دل آدمي حكم زمين را دارد. و ايمان چون تخم است و طاعات آبي است كه بايد زمين دل را با آن سيراب نمود و پاك كردن دل از معاصي و اخلاق ذميمه به جاي پاك كردن دل از معاصي و اخلاق ذميمه به جاي پاك ساختن زمين است از خار و خاشاك. و روز قيامت هنگام درويدن است. پس كسي كه اين نحو زراعت كند و پس از آن اميد داشته باشد رجاء او صادق است. والا آن نيست جز غرور و حمق.
فحصاي عرب گفتهاند:
ما اشتار العسل من اختار الكسل
نابرده رنج گنج ميسر نميشود مزد آن گرفت جان برادر كه كار كرد
كلمه في الغيره و الحميه
(در غيرت و حميت)
اي برادر مسامحه و كوتاهي مكن در محافظت آن چه كه نگاهباني آن لازم است. از دين و عرض و اولاد و اموال. پس پيوسته سعي كن در رد بدعت مبتدعين و رد شبه منكرين دين مبين و جد و جهد كن در ترويج شرع مبين و اهمال مكن در امر به معروف و نهي از منكر و حرم (= زنهاي اهل خانه) خود را پيوسته در پردهدار و مهابت خويش را از ايشان برمدار. و تا تواني چنان كن كه ايشان مردان را نبينند و مردان ايشان را، و منع كن ايشان را از آن چه احتمال فساد در آن باشد، مانند استماع سازونوا و شنيدن خوانندگي و غنا و بيرون رفتن از خانه و آمد و رفت با بيگانه و از شنيدن حكايات شهوت انگيز و سخنان عشرتآميز، و با ايشان رفق و مدارا كن و مبالغه در تفحص از احوال ايشان مكن.
كلمه في ذم العجله
(نكوهش شتاب زدگي و عجله)
بدان هر امري كه بيتامل از آدمي سرزند باعث خسران و زيان ميشود و فاعل آن نادم و پشيمان ميگردد.
2
3
هر عجول و سبكي در نظرها خوار و در دلها بيوقع و اعتبار است.
شيخ سعدي گفته است:
كارها به صبر و تامل برآيد و مستعجل به سردرآيد
به چشم خويش ديدم در بيابان كه آهسته سبق برد از شتابان
سمند بادپا، از تك فروماند شتربان همچنان آهسته ميراند
كلمه في ذم الغضب
(در نكوهش غضب)
تا تواني غضب مكن و خود را به زيور حلم محلي كن.
بدان كه غضب كليد هر زشتي و بدي است و بسا باشد كه شدت آن باعث مرگ مفاجاه شود و در حديث نبوي (ص) است كه غضب ايمان را فاسد ميكند چنان كه سركه عسل را فاسد ميكند.
و بس است در مذمت غضب تامل در افعالي كه از شخص غضبناك سرميزند.
كلمه في الحلم
(در ستايش حلم)
حلم عبارت است از تاني و ضبط نفس به حيثيتي كه قوه غضبيه به آساني او را حركت ندهد و مكاره روزگار به زودي او را مضطرب نگرداند.
و كظم غيظ عبارت است از فروبردن خشم در حالت غضب و هر دو از اخلاق حسنهاند.
بس است در مدح حلم كه غالب اخباري كه در باب علم است حلم با او توام است. و گفته شده كه حلم نمك خوان اخلاق است، همچنان كه هيچ طعامي بدون نمك طعم ندهد، همچنان هيچ خلقي بدون حلم (كه مقلوب ملح است) جمال ننمايد.
باتوگويم كه چيست غايت حلم هركه زهرت دهد شكر بخشش
كم مباش از درخت سايهفكن هركه سنگت زند ثمر بخشش
هركه بخراشدت جگر به جفا همچو كان كريم زربخشش
2
4
كلمه في العفو
(در مدح عفو)
عفو و بخشش را شيمه (يعني راه و روش) خود گردان كه آن از صفات پروردگار است.
و در مقام ثنا و ستايش، حق تعالي را به اين صفت جميله ياد ميكنند.
حضرت سيد سجاد (ع) ميفرمايد:
انت الذي سميت نفسك بالعفو فاعف عني
بدان كه گناه هر چند بزرگتر است فضيلت عفو كننده بيشتر است.
بدي را بدي سهل باشد جزا اگر مردي احسن الي من اسا
كلمه في الرفق
(در مدح رفق)
اي برادر عزيز از غلظت و درشتي در گفتار و كردار بپرهيز كه آن صفتي است خبيثه، موجب نفرت مردمان و باعث اختلال امور زندگاني ميشود. و لهذا حق تعالي پيغمبر خود (ص) را ارشاد فرموده به كلمه مباركه و لو كنت فظا غليظ القلب لا نفضلوا من حولك
و ضد اين صفت خبيثه رفق و نرمي در افعال و اقوال است، و آن در همه كارها خوب است.
مهمي كه بسيار مشكل بود به رفق و مدارا توان ساختن
توان ساخت كاري به نرمي چنان كه نتوان به تيروسنان ساختن
كلمه في ذم سوء الخلق
(در نكوهش بدخلقي)
اي برادر اجتناب كن از كج خلقي، آدمي را از خالق و خلق دور ميكند، و هميشه خود معذب است زيرا كه بدخوي در دست دشمني گرفتار است كه هر جا رود از چنگ عقوبت خلاصي نيابد.
اگرزدست بلا بر فلك رودبدخوي زدست خوي بد خويش در بلا باشد