دانلود پاورپوینت عطار نيشابوري

دسته بندي : علوم پایه » دانلود پاورپوینت های علمی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل :  powerpoint (..ppt) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد اسلاید : 9 اسلاید

 قسمتی از متن powerpoint (..ppt) : 
 

بنام خدا
يكشنبه 25 فروردين ماه سالروز گراميداشت شاعر پر آوازه ايران عطار نيشابوري است روابط عمومي سازمان نيز جهت گراميداشت وي و همچنين آشنايي هر چه بيشتر همكاران، مختصري از زندگينامه و آثار اين شاعر گرانقدر را ارائه مي كند.
يكي از سرآمدان شعر و ادب فارسي، عطار نيشابوري است. مورخان و محققان، نام او را «محمد» و لقبش را «فريد الدين» و کنیه اش را «ابوحامد» نوشته اند. در اشعارش بيشتر به «عطار» تخلص نموده و گاهي هم «فريد» را كه بي گمان مخفف لقب اوست ـ براي تخلص شعري خود برگزيده است. نام پدر عطار هم ابراهيم و كنيه او ابوبكر است و بعضي به اشتباه، جز اين نوشته اند. مادر او هم چنانكه از فحواي كلام عطار بر مي آيد، زني اهل معني و خلوت گزيده بوده است. عطار در وصف مادر خود سروده است.
اگر چه رابعه صد تهمتن بود                وليكن ثانبه اين نيك زن بود
چنان پشتم قوي داشت آن ضعيفه            كه ملك شرع را روي خليفه.....
نبود او زن كه مرد معنوي بود            سحرگاهان دعاي او قوي بود
سال تولد شيخ را كه اكثر مورخان 512 يا 513 در «كدكن نيشابور» نگاشته اند، كه به دلايلي نادرست است. زيرا اگر شهادت او را در سال 618 و در قتل عام نيشابور به دست مغول درست بدانيم به ناچار بايد مدت عمر او را يكصد و شش سال پنداشت كه اين نظر، با اشعار شيخ كه عمر خود را از سي سالگي تا هفتاد و اند سالگي ذكر كرده، سازگار نيست. آخرين سالي را كه عطار براي عمر خود ذكر كرده است، «هفتاد و اند» است:
مرگ در آورد پيش، وادي صد ساله راه      عمر تو افكند شست بر سر هفتاد واند
 
پس بنابراين شيخ بيش از هفتاد سال و كمتر از هشتاد سال عمر داشته است. و اگر بپذيريم عطار در سال 618 به دست مغولان به شهادت رسيد، و در آن تاريخ نزديك به هشتاد سال سن داشته، پس فرض ولادت او در حدود سال 540 به واقع نزديكتر است.  
زندگي عطار
شيخ عطار داروخانه اي داشته كه در آن به كار طبابت مي پرداخته است:
به داروخانه پانصد شخص بودند              كه در هر روز نبضم مي نمودند
و در همان ايام، شعر هم مي سرود و دو كتاب معروف «مصيبت نامه» و «الهي نامه» را در داروخانه آغاز كرد:
مصيبت نامه كاندوه جهان است            الهي نامه كاسرار عيان است
به دار و خانه كردم هر دو آغاز                 چه گويم زود رستم زان و اين، باز
ظاهراً اشتغال به كار طبابت و اداره كردن داروخانه اي پر رونق كه هر روز پانصد شخص در آنجا نبض   مي نمودند، عطار را از هر كس بي نياز مي كرد:
بحمدا... كه در دين بالغم من                        به دنيا از همه كس فارغم من
هر آن چيزي كه بايد بيش از آن هست          چرا يازم به سوي اين و آن دست؟
و به همين سبب است كه شيخ زبان به مدح شاهان نيالود و قدر و منزلت سخن را نكاست و لطافت شعر خود را به دون همتي تيره نساخت:
لاجرم اكنون سخن با قيمت است              مدح منسوخ است و دقت حكمت است
دل زمنسوخ و زممدوحم گرفت                   ظلمت ممدوح در روحم گرفت
تا ابد ممدوح من حكمت بس است             در سر جان من اين همت بس است
  ورود به حوزه عرفان
دولتشاه و جامي و ديگر تذكره نويسان، براي ورود شيخ به حوزه عرفان و پيوستن او به حلقه صوفيان، داستاني بافته و ساخته اند كه قابل قبول نيست.
دولتشاه مي نويسد: «شيخ روزي خواجه وش بر سر دكان نشسته بود و پيش او غلامان چالاك كمر بسته، ناگاه ديوانه اي بلكه در طريقت فرزانه اي به در دكان رسيد و تيز تيز در  دكان او نگاهي كرد بلكه آب در چشم گردانيده آهي كرد، شيخ درويش را گفت: چه خيره مي نگري؟ مصلحت آن است كه زود درگذري. ديوانه گفت: اي خواجه من سبكبارم و بجز خرقه هيچ ندارم.
اي خواجه كيسه پر عقاقير                 در وقت رحيل چيست تدبير؟
من زود از اين بازار در مي توانم گذشت؛ تو تدبير اثقال و احمال خود كن! و از روي بصيرت فكري به حال خود كن. گفت: چگونه مي گذري؟ گفت: اين چنين و خرقه از بر كنده، زير سر نهاده جان به حق تسليم كرد. شيخ از سخن مجذوب پر درد گشت و دل او از خشكي بوي مشك گرفت. دنيا بر دل او همچون مزاج كافور سرد شد و دكان را به تاراج داد و از بازار دنيا بيزار شد. بازاري بود،  بازاري شد. در بند سودا بود، سودا در بندش كرد. نه كه اين سودا موجب اطلاق است و مخرب بارنامه و طمطراق.»
و بنابه روايت جامي، سبب گرايش عطار به تصوف آن بود كه: «روزي در دكان عطاري مشغول و مشغوف معامله بود. درويشي آنجا رسيد و چند بار شي ءٌ لله گفت. وي به درويش نپرداخت، درويش گفت: اي خواجه تو چگونه خواهي مرد؟ عطار گفت: چنانكه تو خواهي مرد. درويش گفت: تو همچون من مي تواني مرد؟ عطار گفت: بلي. درويش كاسه چوبين داشت، زير سر نهاد و گفت: الله و جان بداد. عطار را حال متغير شد و دكان بر هم زد و به اين طريق درآمد.»
همانگونه كه اشاره شد، اين سخنان به دلايلي قابل قبول نيست. نخست آنكه شيخ عطار از آغاز عمر و زمان كودكي به سخن صوفيان متمايل بوده است و ايشان را دوست مي داشته است و اين مطلب از مقدمه  تذكره الاوليا حاصل است.
دو ديگر آنكه وي ـ همانگونه كه اشاره شد ـ مصيبت نامه و الهي نامه را در داروخانه به نظم كشيده و اين  هر دو منظومه، به اسرار معرفت و رموز طريقت آميخته است و قطعاً عطار به هنگام سرودن آنها رسوخي در تصوف داشته و گامها در سير و سلوك عرفاني برداشته است.

 
دسته بندی: علوم پایه » دانلود پاورپوینت های علمی

تعداد مشاهده: 4070 مشاهده

فرمت فایل دانلودی:.ppt

فرمت فایل اصلی: .ppt

تعداد صفحات: 9

حجم فایل:150 کیلوبایت

 قیمت: 16,000 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.   پرداخت و دریافت فایل