مقاله تفاوت ايدئولوزي و علم
دسته بندي :
انسانی »
علوم تربیتی و جامعه شناسی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..DOC) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 5 صفحه
قسمتی از متن word (..DOC) :
1
تفاوت ایدئولوژی و علم
شاید کوتاه ترین تعریفی را که برای ایدئولوژی بتوان ارائه داد آن است که بگوییم : ایدئولوژی نوعی خود آگاهی است . تعریف دیگر آنست که ایدئولوژی را سیستمی از ایده ها و قضاوت های روشن و صریح و عموماً سازمان یافته ای بدانیم که موقعیت یک گروه یا جامعه را توجیه و تفسیر و تشریح می نماید . این سیستم با الهام ، تأثیر پذیری شدید ارزشها ، جهت یابی معین و مشخصی را برای کنش های اجتماعی آن گروه یا جامعه پیشنهاد می نماید و ارائه می دهد . بنابر این بر اساس تعریف فوق ، ایدئولوژی در درون فرهنگ به عنوان مجموعه ای کاملاً به هم پیوسته و هماهنگ و سازمان یافته از ادراک و ارائه کننده نظرات محسوب می گردد و به همین دلیل می توان از آن به عنوان یک سیستم نام برد از طرف دیگر با در نظر گرفتن طبیعت و جوهر آن که تجلی بخش نظرات است ، ایدئولوژی به عنوان ابزار کنشی تاریخی نیز محسوب می گردد .
به عبارت دیگر ، ایدئولوژی بوسیله مبشرین و کسانی که سعی دارند اثراتی بر جریان تاریخی جامعه خود بگذارند ، ارائه می شود و اشاعه می یابد و بدین ترتیب موجب تغییرات یا تحولاتی در جامعه می گردد . البته ایدئولوژی در حوزه الهیات و معارف اسلامی یک تئوری کلی درباره جهان هستی همراه با یک طرح جامع ، هماهنگ و منسجم است که راه انسان را در زندگی مشخص می کند و هدف آن سعادت و تکامل اوست .
به عبارت دیگر ، مجموعه ای از باید ها و نباید ها در زندگی و رفتار انسان است که مایه ی سعادت و کمال انسان در دنیا و آخرت می گردد .
ایدئولوژی به افراد یک جامعه این امکان را می دهد که موقعیت خود را بهتر تعریف نمایند و بهتر معنی و مفهوم آن را درک کنند . ایدئولوژی به آنها می گوید که چرا و به وسیله چه کسانی استثمار شده اند ، چرا عقب مانده هستند ، چرا سفید ها خودشان را برتر می دانند ، چرا باید تغییراتی را برای بهبود اوضاع مردم و جامعه ایجاد کرد و از این قبیل ... .
2
با توجه به این که ایدئولوژی سیستمی از ایده ها و قضاوت هاست با منافع شخصی و جمعی افراد در رابطه قرار می گیرد ، یعنی منافع کسانی که می خواهند موقعیت خود را بهتر سازند و بدین ترتیب ایدئولوژی بر حسب منافعی که برای افراد در بر دارد ، موقعیت های موجود را تأیید می نماید و یا مورد انتقاد قرار می دهد . چون ایدئولوژی با منافع در ارتباط است ، بنابر این با حالاتی روانی نیز که اغلب فراگیر است ولی به چشم نمی خورد مرتبط می گردد . این حالات روانی را می توان به دو دسته تقسیم کرد :
اول آنکه این حالات ممکن است حالاتی اضطراب آمیز و نگران کننده باشند که معمولاً در اثر نا امنی و تردید ناشی از تغییرات احتمالی به وجود می آید . حالات اضطراب ممکن است شدید باشد و به صورت نوعی ترس و دلهره در آیند . حالات یاد شده ی فوق معمولاً ایدئولوژی از نوع محافظه کارانه و یا ارتجاعی را ایجاد می کند .
حالات روانی می تواند به صورت تهاجمی بر خلاف حالات اضطرابی باعث به وجود آمدن ایدئولوژی از نوع انقلابی یا اصلاح طلب می گردد .
ایدئولوژی با ارائه جمعی از یک طرف باعث به وجود آمدن نوعی تأمین و اطمینان در حالات اضطرابی خفیف می نماید و از طرف دیگر باعث فرو نشاندن خشم و احساسات در حالات تهاجمی می شود و بدین ترتیب سعی در ارضای این حالات دارد .
ایدئولوژی به وجود آورنده ی پدیده ای جمعی به نام ( ما ) است ، بدین ترتیب که مردم را به گرد همایی در یک مجمع می خواند ، یعنی جائیکه افراد می توانند همدیگر را شناخته و دارای روحیه و احساساتی قوی شوند . در اینجا « ما » در ایدئولوژی غالباً آنچنان ساده و مشخص شده است که افراد می توانند با آن یا آنچه ارائه می دهد وحدت یابند و حالات اضطرابی و یا تهاجمی درونی را تحمل نمایند .
ایدئولوژی مکان پیدایی ارزشهای جدید می گردد ، بدین ترتیب که این ارزشها ی نوین که غالباً منتشر ولی در وضعیتی پنهان و خفته به سرمی برند . بالأخره در قالب یک طرح ایدئولوژی قابل توجیه ظاهر می شوند . گاهی نیز آنچه را که تحت عنوان ارزشهای نو ظهور یا جدید می نامیم . در واقع همان ارزشهای قدیمی یا ارزشهای موجود هستند که ایدئولوژی در قالب جدیدی به تعریف مجدد آن می پردازد و یا اینکه به آن ارزشها مفهومی خاص می دهد که قبلاًهم بصورت ضمنی وجود داشته اند .
بر اساس چهار ملاک می توان انواعی از ایدئولوژی را مشخص نمود ، این جهار ملاک عبارتند از :