دانلود مقاله بحران مالی جهانی بحران عدم اعتماد و مشروعيت 17 ص

دسته بندي : انسانی » مدیریت بحران
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 12 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

2
‏بحران مالی جهانی،
‏بحران عدم اعتماد و ‏مشروعيت
‏انسان الگوی مطلوب سرمايه داری، انسان مصرف کننده ‏ای است که تا تخريب کامل خود مصرف می کند، بدون اين که سير شود . و در همان حال، ‏بعنوان نيروی کار مصرف می شود تا زمانی که کارفرمائی به او بگويد ديگر مصرف شدنی ‏نيست. اقتصاد مسلط، منجمله اقتصاد آمريکا تبعيضی بسود خود و به ضرر اقتصادهای های ‏زير سلطه بر قرار کرده است و خود محل تمرکز سرمايه ها و استعدادها در مقياس جهان ‏گشته است. با ﺁنکه بخش بزرگی از نيروهای محرکه (بخصوص سرمايه ) را از جريان توليد ‏خارج و در انواع قمار ها (سوداگريها در بازارهای بورس) بکار انداخته است و يا تخريب ‏می کند، ناگزير می شود ميزان مصرف خود را، به زيان بقيه انسانها، به حداکثر رساند. ‏زيرا نيروهای محرکه ای را که نزد خود متمرکز می کند، جز از راه مصرف نمی تواند بکار ‏گيرد. بدين گونه است که اقليت ثروتمند جهان از راه تبعيض در مصرف، موقعيت مسلط خويش ‏را حفظ می کند. اکنون اما بعد از ديناميک ادغام، نوبت ديناميک تلاشی فرا رسيده است ‏و اين موقيعت مسلط، هم در درون مرزها و هم خارج از مرزهای اين کشورها در حال ‏فروپاشی است.در آمريکا که زمانی منابع مالی بخش مسکن به مثابه آهن و سنگ محکم تلقی ‏می شد، تنها طی ١٠ روز شروع به فرو ريختن کردند و آنچه زمانی بزرگ ترين شرکت بيمه ‏جهان با دارايی يک تريليون دلار، ٢ بانک سرمايه عظيم جهانی با سرمايه ٥/١ تريليون ‏دلار و ٢ بازار رهن عظيم با دارايی ٨/١ تريليون دلار محسوب می شدند ، به يکباره ‏ورشکست شدندديناميک بحران که ابتدا در بخش املاک بود، به موسسات مالی و بانکها ‏کشيد و اکنون در حال انتقال به شرکتهای بيمه است که خط رابط ميان توليد و خدمات ‏توليدی است و در آينده نزديک، اين مسير به مرکز اصلی عصب اقتصادی که بخش توليد است، ‏نيز سرايت خواهد کرد.
‏بدين صورت، بزرگترين دولت سرمايه داری جهان در گرداب ‏سرمايه داری فرو رفت و اقتصادهای ساير کشور ها را نيز با خود فرو خواهد برد.‏اما ‏قربانيان اصلی اين بحرانها در واقع طبقات فقير و زحمتکش و متوسط است. تبعيضی که در ‏بالا از آن نام برديم که موجب تسلط اقليت ثروتمند در بخش ملی و جهانی بر فقرا ‏ميشود،روز بروز با شدت گرفتن اين بحرانها نيز شدت می یابد.‏بحران اخير مالی ‏جهانی نيز همانند بحران ‏۱۹۲۹‏، ثروتمندها را ثروتمند تر ميکند . به اين علت ساده که
2
‏در دوران رکود شديد، قيمت ها سقوط می کنند. و تنها ثروتمندانی که سرمايه در اختيار ‏دارند و نيز رانت خواران با استفاده از فرصت، اموال ورشکسته ها را می خرند و به ‏انتظار عادی شدن وضعيت و فروش خريده های خود به قيمت بالا می نشينند، تا باز سودهای ‏کلان به جيب زنند. بانکهای آمريکايی دست به قمارهای بزرگی می زنند که اگر در اين ‏قمارها پيروز شوند، سود کلانی حاصل آنها خواهد شد و اگر در اين قمارها بازنده ‏باشند، ماليات دهندگان آمريکايی بايد تاوان آن را بپردازند. بازار اقتصادی مجازی ‏وخودکامه ای که اين اقليت در کنار اقتصاد واقعی (شامل بخشهای صنعت و کشاورزی و ‏خدمات)، ايجاد کرده است عامل بزرگ تخريب نيروهای محرکه، بخصوص سرمايه است. چرا که ‏از هر ‏۷‏ دلار سرمايه، ‏۱‏ دلار به اقتصاد واقعی و ‏۶‏ دلار به اقتصاد مجازی راه ميجويد ‏که سرمايه را از دست طبقات فقير خارج ميسازد. از اينرو حداقل ‏۳۰‏ درصد از جمعيت ‏امريکا و در سطح جهان بنا بر گزارش جديد سازمان ملل ‏۹۳۵‏ ميليون نفرگرفتارفقر شده ‏اند.‏با هم به اظهار نظرات اقتصاددانان و مسئولان اقتصادی اقتصاد مسلط جهانی و ‏نيز تيتر روزنامه‏ ‏ها و مجلات اين کشورها در ماه اخير در شکل‏ ‏گيری اين روند نگاهی ‏بيفکنيم:
‏بر روی جلد «اشپيگل» مجسمه آزادی را می‌بينيم که مشعلش خاموش شده و از ‏آن دود بلند می‌شود. تيتر «اشپيگل»: بهای خودخواهی- بحران اقتصادی در حال تغيير ‏جهان.‏سرمقاله «اشپيگل»: بحران سرمايه‌داری، اعتماد به دموکراسی و اقتصاد بازار ‏و مشروعيت اين‌ها را زير سوال برده است.
‏کلمات هشدار دهنده «وحشت»، «بحران ‏اقتصادی»، « عمليات نجات»، «حمايت گرائی اقتصادی»:‏ ‏ سرمقاله های «فينشال تايمز» ‏، ‏اين نماد تجارت آزاد در اروپا را در می نوردند.«واشنگتن پست» (آنتونی ‏فايولا):بدترين بحران مالی از هنگام دوران رکود اقتصادی تلفات ديگری را می طلبد و ‏اين تلفات چيزی نيست جز از بين رفتن نظام سرمايه داری به سبک آمريکائی آن.مدير «‏دويچه بانک» آلمان، «ژوزف آکرمن»و چهره نمادين سرمايه داری اروپا: «من ديگر به ‏توانائی خود- اصلاح بازارها باور ندارم»
‏مجله «اشترن»: «هورست کوهلر»، مسئول ‏سابق صندوق بين المللی پول و رئيس جمهور آلمان: «بازار
4
‏ ‏های بين المللی خود را به يک ‏هيولا تبديل کرده‏ ‏اند که می بايد به هر قيمتی به لانه اش پس رانده شوند»
‏رييس  (‏صندوق بين المللی پول)، «دومينيک استراوس» در اجلاس ساليانه بودجه در واشنگتن : «‏روشن است که اين بحران ناشی از يک شکست مهم در امر نظارت و قانونگذاری در کشورهای ‏پيشرفته و همچنين شکست در ساز و کار انضباطی بازار است.»
«‏روبرت زوليک» رئيس ‏بانک جهانی در پاسخ به اين سوال که آيا با وجود آشفتگی و نابسامانی موجود در دنيا ‏بايد به اعمال نفوذ در الگوی بازار آزاد ادامه داد يا نه؟: «با وجود اين حوادث تکان ‏دهنده، تصور من بر اين است که نه تنها کشورهای در حال توسعه، بلکه کشورهای توسعه ‏يافته نيز دچار آشفتگی و نابسامانی شده اند.»
«‏ژوزف استيگليتز» اقتصاددان و ‏برنده جايزه نوبل اقتصاد در مصاحبه با «هرالد تريبون»:بحران اقتصادی کشورهای توسعه ‏يافته از راههای مختلفی بر کشورهای در حال توسعه تاثير منفی می گذارد که عبارتند از ‏کاهش تجارت، کاهش قيمت کالاها، کاهش سرمايه گذاری، افزايش ريسک سرمايه گذاری، ‏افزايش هزينه سرمايه گذاری. علاوه بر اين، برخی از کشورهای در حال توسعه از همان ‏مشکلاتی که به اقتصاد امريکا ضربه زد، متحمل زيان و ضرر می شوند.»
«‏ژوزف ‏استيگليتز» در دانشگاه کلمبيا: «زمانی مردم سراسر جهان ما را بخاطر اقتصادمان مورد ‏تحسين قرار می دادند و ما نيز به آنها می گفتيم درصورتيکه ميخواهند مانند ما باشند، ‏تنها کاری که بايد انجام دهند سپردن قدرت به دستان بازار است. در حال حاضر و با ‏توجه به بحران ايجاد شده، ديگر هيچکس برای آن نوع از الگوسازی احترام قائل نيست و ‏البته اين بحران به طرح سوالاتی در مورد قابليت اعتماد و اطمينان نسبت به ما منجر ‏شده است. در زمان حاضر همه کشورها فکر می کنند که بخاطر ما دچار بحران شده ‏اند.»
‏وزير دارائی کره، «کانگ مان-سو»: " ارزش پول رايج کشور کره يعنی ون طی ‏روزهای اخير، بشدت سقوط کرده است وصندوقهای سرمايه گذاری تامينی شبيه شرطبندی در ‏قمارخانه ها شده اند و سوال بسياری از مردم کره اين است که چگونه ايالات متحده تا ‏اين حد ضعيف شده است؟"
◄‏ميشيو ناکاموتو خبرنگار فايناشنال تايمز در ژاپن در پی
5
‏شورش کشاورزان ژاپنی : « در زمانی بسيار کوتاه ، جامعه بهم پيوسته و هماهنگ دومين ‏اقتصاد جهان يعنی ژاپن به جامعه ای بيماراز عارضه‏ ‏های مدل ليبرال تبديل شده است: ‏رشد طبقه محروم ، نابودی پيوندهای اجتماعی ، فاصله فزاينده بين در آمدها و نارضايتی ‏که گوش شنوا ندارد. بين سال ٢٠٠٠ تا ٢٠٠٧ ، اقتصاد کشورهای به اصطلاح « پيشرفته تر » ( ‏منطقه يورو، ژاپن، ايالات متحده، انگلستان و کانادا) در خيابانی يک طرفه حرکت ‏کرده اند : سهم دستمزدها در درآمد ملی از ٥٦ درصد به ٥٣.٣ درصد کاهش داشته در ‏حاليکه ميزان سود شرکت ها از ١٠ به ١٦ درصد صعود کرده است."
‏ژان کلود جونکر  ‏، ‏رئيس يوروگروپ( که وزيران اقتصاد منطقه يورو را گرد هم می آورد ) : «گرايش به افراط ‏حقوق مديران شرکتها را عميقا مايه رسوائی » ارزيابی می کند.
‏روزنامه له اشوز: «‏آلمان شاهد پيدايش ٢٢ درصد کارگر فقير است»
‏نشريه فيگارو: «حقوق متوسط ‏کارفرمايان ٣٠ شرکت اول در دکسشاخص بورس آلمان) در فاصله ٥ سال ٦٢ درصد افزايش ‏داشته در حاليکه دستمزد يک حقوق بگير معمولی در همان فاصله تنها ٨.٢ درصد ترقی کرده ‏است.»
‏حتی کارفرمايان متوسط نيز از زمانی که هشت مدير کانورت تيم‏ ‏ پس از فروش ‏شرکت در ژوئن ٢٠٠٨ ، ٧٠٠‏ ميليون يورو را بين خود تقسيم کردند ، فريادشان بلند شده ‏است و يا زمانيکه مدير شرکت پورشه ٦٠ ميليون يورو در سال ٢٠٠٧ دريافت می کند و مدير ‏هلندی شرکت نوميکو٨.٦٦ ميليون يورو اضافه بر حقوق بعنوان تشويق کاری می گيرد ، شکاف ‏اختلاف در آمد بين کارگران و کارفرمايان بيش از اندازه عظيم ميشود.
◄‏دبير اول ‏سنديکاهای انگلستان، برندان باربر :« کارگران معمولی احساس می کنند که هيچ گونه ‏شانسی در کازينوی سرمايه داری ندارند. آنها خشمگين‏ ‏اند چرا که در پرداخت خرج روزمره ‏شان درمانده‏ ‏اند در حاليکه عده ای سوپر ثروتمند هيچ باری بر دوششان نيست. دارائی ‏هزار ثروتمند اول انگلستان از زمان به قدرت رسيدن حزب کارگر در سال ١٩٩٧ چهار برابر ‏شده است."
‏و بطور نمونه وقتی در منطق سرمايه‏ ‏داری ديگر ايجاد کارنه هدف و نه حتی ‏مد نظر است وبرعکس اخراج کارکنان نشانه شجاعت است، گفتار و رفتار دو مدير جنرال

 
دسته بندی: انسانی » مدیریت بحران

تعداد مشاهده: 5020 مشاهده

فرمت فایل دانلودی:.zip

فرمت فایل اصلی: .doc

تعداد صفحات: 12

حجم فایل:17 کیلوبایت

 قیمت: 12,000 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.   پرداخت و دریافت فایل